ظرفیت فرهنگ انتظار در شکل گیری انقلاب اسلامی
در نوشتار گذشته(مهدویت و فرهنگ انتظار) پیرامون انتظار و چیستی آن صحبت به میان آمد. ابتدا به تعریف آن و سپس به نقش آن در فرهنگ مهدویت پرداخته شد. در این مطلب قصد داریم به نقش و ظرفیت این باور و اندیشه در شکل گیری انقلاب اسلامی بپردازیم و دیدگاه علما و به خصوص امام خمینی (ره) را در خصوص این تاثیر جستجو کنیم.
ظرفیت فرهنگ انتظار در شکل گیری انقلاب اسلامی
از جمله عواملی که موجب گشت فرهنگ انتظار تبدیل به فرهنگی پویا و اجتماعی شود حرکت های ضد استبدادی و ضد استعماری سال های اخیر در جامعه شیعه به خصوص جامعه شیعه ایران است. در سال های اخیر به خصوص بعد از انقلاب اسلامی برداشت صحیح از انتظار(قیام،تلاش و کوشش) نظریه غالب در میان شیعه گشته است. در واقع باید گفت پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ثمره نگرش و فهم انقلابی و مجاهدانه و اصلاح طلبانه از انتظار است.
به طور کلی باورها و دیدگاههای علما و مـردم(بـه خـصوص بعد از وقایع مشروطیت) به تدریج به این سمت پیش میرفت که سکوت، گوشه نـشینی و بـی تفاوتی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی، امری نادرست و غیرقابل پذیرش است و با فلسفه اصلی غیبت، ناسازگار مـیباشد. این رونـد، در انقلاب اسلامی ایران از پانزدهم خرداد تا دوازدهم بهمن، به نقطه عطف و شـکوفایی خـود رسید و نـقش مهمی در شکل گیری وقایع سیاسی به جایگذاشت.[1]
علما شیعه با آگاهی از ظرفیت باور مهدویت و به خصوص باور انتظار توانستد حرکتی اجتماعی را در جهت اصلاح و تعالی جامعه و نابودی مظاهر ظلم و فساد آغاز کنند. در این حرکت، علما با تکیه بر خصوصیات فرهنگ انتظار چون ظلم ستیزی، عدم مـشروعیّت حـاکمان سیاسی، نصب عام فقیهان برای نیابت از امام عصر(عج)، امید به اصلاح و تعالی جامعه و نابودی مظاهر ظلم و فساد، کسب استقلال و اقتدار و زمینه سازی ظهور، توانستند مقدمات برپایی حکومتی شیعی را فراهم کنند.
بارزترین شخصیتی که توانست این نگاه اجتماعی به باور انتظار را تحقق بخشد، امام خمینی(ره) بود. ایشان با مبارزه علنی با اندیشه های سنتی، بی منطق و فرد گرایی چون انجمن حجتیه و نیز با دفاع عقلانی از نگاه اجتماعی به باور مهدویت و انتظار توانست زمینه های پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دولتی شیعی را فراهم کند. یکی از ارکان اصلی اندیشه امام خمینی(ره) که به اعتقاد ایشان زمینه های تحقق فرهنگ انتظار و ظهور حضرت ولی عصر(عج) را فراهم می کرد، ولایت فقیه بود. امام(ره) نظریه ولایت فقیه را به عنوان نظریه حکومتی اسلام در عصر غیبت اولین بار در سال 1332 در کتاب کشف الاسرار مطرح کردند و در سال 1348 به تفصیل در درس خارج خود در نجف اشرف در ذیل بحث بیع به آن پرداختند. دیدگاه ولایت فقه از این رو با فرهنگ انتظار در ارتباط بود که طرح این دیدگاه از جانب امام خمینی(ره) برپایه نظریه امانت بر مبنای فرهنگ انتظار شکل گرفت. در نگاه امام خمینی(ره) حکومت امانتی بود که باید به صاحب آن تحویل و در راستای تقویت آن کوشش شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت بر پایه اندیشه ولایت فقیه نه تنها از جنبه اجتماعی باور انتظار کاسته نشد که زمینه های تقویت آن نیز بیش از پیش فراهم گشت؛ چرا که در اندیشه امام(ره) انقلاب نه هدف بلکه ابزار و مقدمه ای بود برای رسیدن به اهداف والاتر. ایشان معتقد بودند که در صورتی می توان از فرهنگ و ظرفیت های انتظار بهره برد که انقلاب را به عنوان ابزار در نظر گرفت. این اعتقاد به کرات در سخنان امام(ره) بروز و ظهور داشت و ایشان در مقاطع مختلف به این موضوع اشاره داشتند، از جمله:
«انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت است.[2]»
«امیدواریم این انقلاب جهانی شود و مقدمه برای ظهور حضرت بقیه الله باشد.[3]»
یکی از نویسندگان در نقش فرهنگ انتظار در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی می نویسد:
«یکی از گزاره های اصلی که در شروع و پیروزی انقلاب نقش داشته و مورد قبول عدهای از نظریه پردازان انقلاب است، عـامل مـذهب است که در بطن آن انتظار به وضوح دیده میشود. نقش و تأثیر اساسی انتظار در شکلگیری مبانی فکری و ایدئولوژیکی انقلاب، غیر قابل انکار و تردید است.[4]»